معاملات بیش از حد در فارکس و تبعات آن
یکی از مهمترین دلایل به وجود آمدن شکست برای معامله گران و تریدرها در بازار معاملات فارکس انجام معاملات بیش از حد میباشد.
Warning: Undefined property: WP_Error::$taxonomy in /home/admin/domains/sahamir-ac.com/public_html/wp-content/plugins/elementor-pro/modules/query-control/classes/elementor-post-query.php on line 255
معاملات بیش از حد در فارکس و تبعات آن
معاملات بیش از حد در فارکس و تبعات آن
یکی از مهمترین دلایل به وجود آمدن شکست برای معامله گران و تریدرها در بازار معاملات فارکس انجام معاملات بیش از حد میباشد.
در صورتی که یک معامله گر معاملات بزرگ و پشت سر هم را در دستور کار خود قرار دهد و مطمئنا با شکست مواجه خواهد شد. زمانی که یک معاملهگر اهداف سود غیر واقعی را به همراه خود داشته باشد و یا به بازار معاملات فارکس معتاد شود، ممکن است به انجام معامله بیش از حد روی بیاورد.
در کل باید اعلام کنیم که به دلیل شرایط هیجانی بازار، عادت به معامله زیاد در اکثر سرمایهگذاران وجود دارد و همین عامل هم موجب عدم تمرکز در معاملات میشود.
اعتیاد به انجام معامله در فارکس
تجارت در بازار معاملات فارکس کاری بسیار هیجان انگیز بوده و باعث میشود فرد دچار هیجان بسیار بالایی شود، چرا که در بازه زمانی کوتاه جفت ارزهای مختلف موجود در بازار با سرعت بسیار بالایی رشد کرده و یا دچار کاهش می شوند.
در چنین شرایطی لازم است که افراد معامله گر از استراتژی خود به موقع و به صورت مناسب پیروی کرده و در صورتی که موارد مورد نظر که آن را در نظر گرفته مطابق برنامه آنها پیش نرفت بتواند از سناریو خارج شده و از به وجود آمدن ضرر های خود تولید زیاد جلوگیری نمایند.
- دیپارتمان آموزش عالی
- مدرک انحصاری
- تاییدیه جهانی
معاملات متعدد کار افراد مبتدی و تازه وارد است
معاملات متعدد کار افراد مبتدی و تازه وارد است
بسیاری از تریدرهای موفق در بازارهای مالی، عقیده دارند که همیشه نیازی نیست که موقعیت معاملاتی داشته باشم و گاهی باید صرفا نظارهگر بازار بود.
معاملات بیش از حد عمدتا به دلیل کسب نوسان از بازار است؛ حال اگر قادر به مدیریت درست معاملات باشیم، میتوانیم چندین برابر سرمایهگذاران نوسانگیر در بازار، بازدهی کسب کنیم.
تعدد معاملات معمولا در افراد تازه وارد به بازار سرمایه بیشتر اتفاق میافتد و افراد با تجربهای که گرم و سرد بازار را چشیدهاند؛ کمتر دچار این مشکل میشوند که این هم بیشتر به تجربه و سابقه حضور در بازار مربوط میشود.
پس این نکته را همیشه مد نظر داشته باشید که در بازار همیشه فرصتهای معاملاتی مناسب وجود دارد و وظیفه یک معاملهگر موفق، تشخیص بهینه ترین و مناسب ترین فرصت معاملاتی و استفاده به موقع از آن است.
گاهی اوقات ممکن است با توجه به شرایط بازار، اصلا معامله ای نداشته باشید، در این وضعیت بهتر است نظاره گر بازار بوده و تا زمانی که یک موقعیت معاملاتی مناسب در بازار ایجاد نشد، دست به خرید و فروش هیجانی نزنید.
- دیپارتمان آموزش عالی
- مدرک انحصاری
- تاییدیه جهانی
چگونه در زمان بازار بر احساسات خود غلبه کنیم؟
چگونه در زمان بازار بر احساسات خود غلبه کنیم؟
وضعیت ذهنی و روانی معاملهگر تأثیر جدی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد. احساسات و غرایز انسانی به راحتی میتوانند عملکرد معاملهگر را تحت تأثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژیها و تحلیلهای معاملاتی را بیاثر کنند.
هر معاملهگری باید بداند چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریعترین زمان ممکن آنها را کنترل کند. شما به عنوان معاملهگر همیشه با چهار حس مخرب درگیر خواهید بود و حتی اگر به سطح حرفهای معاملهگری هم برسید باز هم با این چهار حس مواجه خواهید شد.
حس طمع، ترس، امید و پشیمانی همیشه با شما همراه خواهند بود. زمان نمیتواند کمکی برای مقابله با این چهار حس بکند، اما اگر یاد بگیرید که این احساسات را در زمان معامله تشخیص دهید، میتوانید آنها را کنترل کنید.
کنترل این چهار حس مخرب باعث خواهد شد تا شما از ورود به معاملات غیرمنطقی یا تغییر بدون دلیل دستورات حد ضرر و حد سود و حتی تغییر بیمورد حجم معامله خودداری کنید. اگر معاملهگری نتواند ذهن و احساسات خود را کنترل کند، با تصمیمات اشتباه و احساسی زمینه را برای ضرر زیاد و اخراج خود از بازار فراهم خواهد کرد.
4 گناه کبیره
یکی از نکاتی که سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند این است که این احساسات که بر انسان غلبه کند جز گناهان کبیره است و می بایستی انسان از آن دوری کند که در ادامه به آن اشاره می کنیم:
طمع
همه ما با مفهوم طمع آشنا هستیم. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت همان طمع است. در حرفه معاملهگری طمع میتواند در شکل انتظارات غیر واقعی از بازار ظاهر شود.
به این صورت که معاملهگر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. اگر شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا میخواهید سریع سود کنید، مطمئن باشید که طمع به سراغ شما آمده است.
از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، به این صورت که شما ریسک معاملات را بالا میبرید. تشخیص چنین حسی کار سختی نیست. اگر احساس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع موجب زیان و ضرر شما خواهد شد. هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع میتواند شما را متقاعد کند که بیخیال سیستم معاملاتی شوید.
هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، اما در عمل شاید معاملهگر حتی متوجه این حس هم نباشد. به طور مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم میتوانید سود کنید.
اما به طور حتم فراموش خواهید کرد که سود معامله باز قطعی نیست. یعنی این سود اگر تثبیت نشود، میتواند به راحتی از دست برود و حتی معامله سود ده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سود ده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست.
بسیاری از معاملهگران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه میشوند. آنها فکر میکنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.
همین تصور غلط باعث میشود تا معاملهگران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به راحتی عملکرد معاملهگر را زیر سؤال میبرد. دیده شده که معاملهگر با نزدیک شدن بازار به حد سود او، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است.
در اکثر مواقع چنین کاری تنها باعث سود کمتر میشود. خروج از معاملهای که سود خوبی را نشان میدهد کار سختی است. در حقیقت معامله را باید دقیقاً زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معاملهگرانی که با سود کمتری از بازار خارج میشوند (در مقایسه با حد سود اولیه معامله)، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشتهاند، حد سود را تغییر دادهاند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کردهاند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است.
ترس
همه معاملهگران حرفهای و تازه کار در دورهای از کار خود دچار ترس میشوند. ترس میتواند اثرات خوب و بد داشته باشد است. ترس حس قویتری است. ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول میتواند هم خوب باشد و هم بد.
به همین دلیل در مواجه با حس ترس، معاملهگر باید به دنبال حفظ توازن باشد. ترس از دست دادن حساب معاملاتی واقعی باعث میشود تا معاملهگر در تمامی معاملات خود از حد ضرر استفاده کند.
در این مورد ترس به نفع معاملهگر عمل میکند. اما ترس میتواند علیه معاملهگر هم باشد. معاملهگری که ترسیده به احتمال زیاد از ورود به بازار خودداری خواهد کرد و فرصتها را از دست خواهد داد.
یکی از عوامل دیگری که موجب ترس معاملهگر میشود، ریسک بیش از حد در معاملات است. به طور کلی برای مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید:
اول باید درک کنید که معامله قبلی شما تأثیری بر نتیجه معامله بعدی نخواهد داشت. دوم، باید میزان حجم معاملهای که با آن راحت هستید را پیدا کنید.
گوش دادن به اخبار یا گزارشهای اقتصادی هم میتواند معاملهگران را بترساند. اخبار و گزارشهای اقتصادی میتوانند معاملهگر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون اینکه اصلاً توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در حقیقت بررسی اخبار و گزارشهای اقتصادی امری ضروری است، اما چنین اطلاعاتی برای ورود لحظهای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
امید
امید حس خطرناکی برای معاملهگر است. شاید درک و تشخیص این حس کار سختی برای معاملهگر باشد، چونکه به طور کلی حس امید، حس خوبی است. اما در حرفه معاملهگری حس امید میتواند کشنده باشد.
امید به این معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بیفتد. وقتی معاملهگر تحت تأثیر حس امید معامله میکند، معمولاً به این نتیجه میرسد که حتماً سود خواهد کرد. شاید این حس باعث شود تا معاملهگر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلاً دستورات حد ضرر را حذف کند. چونکه معاملهگر امید دارد که بازار به نفع او تغییر خواهد کرد.
حس امید میتواند به حس طمع تغییر یابد و معاملهگر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معاملهگری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج خواهد شد. در واقع وقتی معامله سود خوبی دارد، معاملهگر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری خواهد کرد.
اینکه معاملهگر امیدوار باشد هر معاملهای که باز میکند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات میتواند احساسات دیگری را هم زنده کند.
معاملهگری که به یک معامله امید دارد، اگر با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی خواهد شد. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معاملهگر باید همیشه دیدگاه واقعبینانه داشته باشد و کاملاً درک کند که هر معاملهای قرار نیست در بهترین سناریو بسته شود. در عملکرد معاملهگران موفق و حرفهای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سود ده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که اهمیت دارد، نه نتیجه تک تک معاملات.
پشیمانی
حس پشیمانی زمانی به سراغ معاملهگر میآید که معاملهای را با زیان بسته باشد و یا اینکه فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. معمولاً حس پشیمانی نتیجه احساساتی مثل طمع و ترس است که در بالا آنها را بررسی کردیم.
معاملهگران تازه کار بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز میکنند. هر معاملهگری باید این حقیقت را درک کند که هیچگاه دو معامله یکسان نخواهند بود. به همین دلیل توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار بیهودهای است.
نتیجه معامله قبلی تأثیری بر معاملات بعدی شما ندارد. شما هیچ وقت نمیتوانید نتیجه معاملات قبلی خود را تغییر دهید، اما میتوانید با ارزیابی آنها از اشتباهاتی که قبلاً انجام دادهاید خودداری کنید. معاملهگر همیشه باید در لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز کند.
حس پشیمانی میتواند باعث شود تا معاملهگر بعد از دست دادن فرصت معاملاتی وارد بازار شود. اگر فرصت از دست رفت و وارد بازار شدید به احتمال زیاد نسبت ریسک به ریوارد غیرمنطقی خواهد بود. در واقع وقتی فرصت معاملاتی از دست رفت، ورود به معامله کار را دشوار میکند و سود کردن از چنین معاملهای کار سختی خواهد بود.
معاملهگران حرفهای به جای اینکه حسرت فرصت از دست رفته را بخورند، منتظر میمانند و بازار را بررسی میکنند، تا شاید فرصت معاملاتی دیگری پیدا کنند.
- دیپارتمان آموزش عالی
- مدرک انحصاری
- تاییدیه جهانی
نتیجه گیری
نتیجه گیری
زمانی که افراد وارد بازارهای سرمایه چه بورس و چه فارکس می شوند باید این سه مرحله را به ترتیب آمورش ببیند در واقع هرم معاملاتی هر معاملهگر در بازار سرمایه را به سه دسته تقسیم میشود :
به طور کلی فعالان بازار سرمایه به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول افرادی هستند که به تازگی وارد بازار شدهاند و در مرحله مقدماتی خرید و فروش سهام و یادگیری آموزشهای مربوطه قرار دارند.
دسته دوم هم سرمایهگذارانی هستند که جز معاملهگران حرفهای بازار به حساب میآیند که سال های سال در بازار سرمایه فعالیت دارند و به اصطلاح خاک بازار خورده اند.
با قطعیت میتوان گفت که بخش بزرگ بازار در دسته اول قرار دارند و این گروه باید برنامه ریزی معینی برای معاملات خود داشته باشند.
هر سرمایهگذاری باید با توجه به سطح دانش، هرم معاملاتی خود را بشناسد و دقیقا هم بر اساس همان عمل کند. اگر شخصی جدیدا وارد بازار سرمایه شده است؛ باید با یادگیری تحلیل بنیادی و تکنیکال قائده هرم را تقویت کند اما اگر سرمایهگذاری در معاملات خود حرفهای است و تجربه خوبی هم از فعالیت در بازار سرمایه دارد؛ باید مفاهیم مربوط به مدیریت سرمایه را بیاموزد.
- دیپارتمان آموزش عالی
- مدرک انحصاری
- تاییدیه جهانی
20 پاسخ
منظور از معاملات بیش از حد در یک روز است یا مدت مشخصی ندارد؟
بستگی به استراتژی شما دارد اما منظور کلی از معاملات بیش از حد یعنی شما نباید بیش از دانش و حد توان خودتون معامله کنید و احساسات خودتون رو وارد معاملات کنید .شما باید پایبند به استراتژی باشید
آیا هج کردن هم جزو معاملات بیش از حد است؟
خیر . مقوله هج کردن هیچ ارتباطی به تعداد معاملات شما ندارد اما شما برای هج کردن در معاملات باید دارای دانش قوی با داشتن استراتژی مناسب باشید .که از پس هج کردن در معاملات بربیاید
منظور معاملات بیش از یعنی معامله کردن در همه جفت ارزهاست به صورت همزمان؟
خیر . در ابتدا که شما باید حتما معاملات خودتون رو مدیریت سرمایه کنید و در صورت رعایت مدیریت سرمایه شما هیچگاه به صورت همزمان نمیتونید اکثر جفت ارزهارو معامله کنید و کار بسیار خطرناکیه. منظور از معاملات بیش از حد به حد توان شما و نداشتن تعداد معاملات خطای پشت سر هم و حس انتقام گرفتن از بازار است
آیا روش مارتینگل هم جز معاملات بیش از حد و خطرناک محسوب میشه؟
بله . درسته که روش مارتینگل به خودی خود یک سیستم معاملاتی محسوب میشه اما از دیدگاه معامله گران بزرگ کار بسیار خطرناک و پر ریسکی هستش که به شما اجازه میده که معاملات پشت سر هم و بیش از حد انجام دهید و ممکنه در اکثر مواقع نتیجه مطلوبی نداشته باشه
چطوری دچار اوور ترید یا معاملات بیش از حد نشم ؟
در ابتدا شما باید به یک شناخت کاملی از خودتون برسید و در ادامه باید روی شناخت خود کار کنید و بعد از این کار شما میتونید روی بهینه تر شدن استراتژی و مدیریت سرمایه کار کنید و برای خودتون یک چک لیست تهیه کنید تا دچار اوور ترید نشید.
منظور از معاملات بیش از حد در یک روز است یا مدت مشخصی ندارد؟
بستگی به استراتژی شما دارد اما منظور کلی از معاملات بیش از حد یعنی شما نباید بیش از دانش و حد توان خودتون معامله کنید و احساسات خودتون رو وارد معاملات کنید .شما باید پایبند به استراتژی باشید
آیا هج کردن هم جزو معاملات بیش از حد است؟
خیر . مقوله هج کردن هیچ ارتباطی به تعداد معاملات شما ندارد اما شما برای هج کردن در معاملات باید دارای دانش قوی با داشتن استراتژی مناسب باشید .که از پس هج کردن در معاملات بربیاید
منظور معاملات بیش از یعنی معامله کردن در همه جفت ارزهاست به صورت همزمان؟
خیر . در ابتدا که شما باید حتما معاملات خودتون رو مدیریت سرمایه کنید و در صورت رعایت مدیریت سرمایه شما هیچگاه به صورت همزمان نمیتونید اکثر جفت ارزهارو معامله کنید و کار بسیار خطرناکیه. منظور از معاملات بیش از حد به حد توان شما و نداشتن تعداد معاملات خطای پشت سر هم و حس انتقام گرفتن از بازار است
آیا روش مارتینگل هم جز معاملات بیش از حد و خطرناک محسوب میشه؟
بله . درسته که روش مارتینگل به خودی خود یک سیستم معاملاتی محسوب میشه اما از دیدگاه معامله گران بزرگ کار بسیار خطرناک و پر ریسکی هستش که به شما اجازه میده که معاملات پشت سر هم و بیش از حد انجام دهید و ممکنه در اکثر مواقع نتیجه مطلوبی نداشته باشه
چطوری دچار اوور ترید یا معاملات بیش از حد نشم ؟
مثلا شما یک معامله یا پوزیشن روی جفت ارز یورو به دلار دارید (مثلا پوزشن فروش) و قرار است خبر مهمی روی این جفت ارز تاثیر بگذارد. در این هنگام برخی افراد یک معامله عکس با همان حجم (در این مثال پوزیشن خرید) انجام می دهند که نوسانات شدید بازار در سود و زیان آنها تاثیری نگذارد. بعد از گذشتن بازار از نوسانات شدید معامله معکوس را می بندند. این مثال یکی از کاربردهای هجینگ Hedging (به معنای مصطلح در بین تریدرها) است.